آرمان ملی: «قدم زدن در پیاده روی فلسفه» نوشته امیر عربلو، کتابی است که به معرفی فلاسفه و اندیشمندان معروف دنیا میپردازد. هر چند این معرفی، با چیزی که معمولا در کتب تاریخی و فلسفی ارائه شدهاند، متفاوت است و این تفاوت از همان سطور ابتدایی کتاب به چشم میآید. در واقع نویسنده با ذکاوت و استفاده از ابزار طنز، توانسته است به هدف بزرگتری برسد؛ هدفی که شاید معرفی بهتر و کاربردیتر فلسفه و فلاسفه باشد.
چیزی که شاید مخاطب امروز را از خواندن کتابهای حجیم و خشک فلسفی، گریزان کرده است؛ جملات خشک و رسمی است که پر از واژههای پرطمطراق هستند و به خاطر همین هم مخاطب نمیتواند با آنها ارتباط برقرار کند. نثر کتاب نثری ساده زنده و پویاست و نویسنده به خوبی میداند که میخواهد چه بگوید، در نتیجه از کلیشههای رایج درباره فلسفه، دوری گرفته و با استفاده از دو ابزار کاربردی یعنی طنز و سادگی به سراغ انسانی رفته که دایما در جدال با خواندن فلسفه است! این کلیشهها، کلمات پرطمطراق، پیپ و عصا و… همیشه باعث دلزدگی مخاطب و در نتیجه ترس و فرار او از این مفاهیم شده است. واقعیت این است که ذهن بشر عاشق سادگی است و در نتیجه اگر کسی بخواهد بشر را با هنر، مفهوم و یا هر چیز دیگری آشتی دهد، بهترین ابزاری که مادر طبیعت در اختیار او گذاشته است، بیان ساده این مفاهیم است. اتفاقی که در کتاب قدماش هم برقراری ارتباط بین مخاطب و دنیای فلاسفه به حساب میآید.
در پشت جلد کتاب هم به این نکته اشاره شده است: «این کتاب نشان میدهد که نه تنها زندگی فلاسفه لحظات خوش و البته تلخ داشته است بلکه به سمت فلسفه رفتن آنقدرها هم دشوار نیست. فقط باید کفش مناسب بپوشید چون مثل پیادهروهای معمولی، صاف صاف هم نیست. البته نگران نباشید در این تاریخ فلسفه کلی میخندید و با فلاسفه لحظات خوبی را سپری خواهید کرد. در این کتاب با استفاده از طنز، فضای دیگری ساخته شده که مخاطب بهراحتی میتواند با آن ارتباط برقرار کند. هر قسمت کتاب به یک فیلسوف میپردازد، برای نمونه در فصلهایی از کتاب به افلاطون، ارسطو، پاسکال، داستایوفسکی و… پرداخته شده است.»
جایی درباره افلاطون آمده است: «افلاطون اغلب از زبان سقراط و این و آن مینوشت تا بعدها اگر منتقدی به متنش گیر داد یا غلط املایی داشت همه تقصیرها را گردن بقیه بیندازد و بگوید خودشان بد تلفظ کردند. اینطور است که واقعاً نمیدانیم این حرفها نظر خودش بوده است یا استاد سقراطش. البته در مهمانیهایی که همراه سقراط میرفته است از زبان بقیه هم مینوشت و گفت و گوی آنها را مکتوب میکرد.»
فصلها عمدتاً با یک بیوگرافی از فیلسوف مورد بحث شروع میشوند و بعد به آرامی به آرا و نظرات او میپردازد و در نهایت، روند زندگی، مرگ و نقش او در عالم فلسفه میپردازد. مفاهیم ارائه شده عمدتاً مفاهیمی اصلی و بنیادین در فلسفه به حساب میآیند. برای نمونه در بخشی که به افلاطون میپردازد به مهمترین و مشهورترین ایده افلاطون یعنی «عالم مثل» پرداخته است و «مثل» را با زبانی کاملاً ساده، روان و البته جذاب برای مخاطب توضیح داده است. توضیحاتی که عمدتاً چاشنی طنز دارند و پرداخت طنز به لذت خواندن این مفاهیم میافزاید. کتاب سرشار از نکات بسیار مهم و مفید است. نکاتی کلیدی و اثرگذار که میتواند برای مخاطب، بسیار جالب و جذاب باشد.
برای نمونه جایی میگوید: «نیچه درباره داستایوفسکی گفته است اگر از کسی روانشناسی آموخته باشم آن داستایوفسکی است.» یا جمله معروف داستایوفسکی درباره خداوند که میگوید: «اگر خدا نباشد همه چیز ممکن است!» هر بخش کتاب به یک فیلسوف میپردازد و هر کدام از آن فصلها اسمی دارد، برای نمونه جدال خیر و شر، آرام و منطقی همچون کوه، به غول چراغ جادو باید شک کرد؟ شیطان صداقت پیشه، آیا سرمایهداری از هم میپاشد، تنها نامی بر روی بسکوییت و… کتاب قدم زدن در پیاده روی فلسفه را انتشارات روزنه در سال هزار و چهار صد و یک منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.
نگاهی به کتاب «نقطههای آغاز در ادبیات روشنفکری ایران»
معرفی کتاب «دربارهی رنج بشر»
کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.
نگاهی به کتاب «شاهنشاهیهای جهان روا»
معرفی کتاب «اخلاق و دین»