انصافنیوز: بعضی از عارفان در غرب، مخصوصاً مایستر اکهارت، گفتهاند که ملاک اخلاقی زیستن همین است که هرچه از عمر انسان بگذرد باید لذت عمیقتری ببرد. جمله معروف اکهارت در این باره این است که «فقط پیرمردان و پیرزنان حق دارند برقصند و دستافشانی و پایکوبی کنند»، چون لذتی که پیران میبرند اصلاً قابل مقایسه با لذتی که یک جوان میبرد، ولو اینکه اخلاقی هم زیسته باشد، نیست.
اکهارت، مانند مولوی و عینالقضات در فرهنگ ما و بسیاری از عارفان در فرهنگهای دیگر، معتقد است که اخلاقی زیستن یعنی فراموشی خود و تنها اندیشیدن به دیگران و، به نظر بسیاری از عارفان، به همهی موجودات دیگر. انسانها حتی وقتی که اخلاقی زندگی میکنند خیلی کمتر خود را فراموش میکنند، اما اکهارت میگوید تمام زندگی انسان باید تمرین خود فراموشی باشد.
بیشتر اخلاقهای عرفانی دنیا، چه در عرفانهای شرقی و چه در عرفانهای غربی، مبتنی بر نفی انانیتاند تا حدی که به صفر برسد که آن وقت انفجار شادی و آرامش است؛ انسان به قیمت اینکه خود را فراموش نمیکند نا شاد و مضطرب است. سقراط میگفت فلسفه تمرین مردن است و به معنای عمیقی حقی با اوست. اکهارت در اشاره به این سخن میگوید عرفان تمرین شاد زیستن است.
باید اعتراف کنم که خود من، با اینکه سالهای سال با این قول آشنا هستم و دربارهاش مطالعه و تأمل کردهام، نمیتوانم آن طور که در دفاع یا نقد اقوال دیگر سخن میگویم حرفی بزنم، چون این قول خیلی بالاتر از حد من است، اما قول خیلی خیلی جدیای است و در روانشناسیهای اخلاق جدید، مثلاً در روانشناسی فراشخصی، کسانی مثل کن ویلبر میگویند که انسان باید بیاموزد که هرچه بیشتر خود را فراموش کند. ولی این را میتوانم بگویم که این باغ سبزی که عارفان نشان میدهند، ولو اینکه نمیفهمیم، چیز جالبی است.
گفتوگو با البرز حیدرپور
یادی از فردریک جیمسون
شعری از برندهی نوبل ادبیات
اکهارت، مانند مولوی و عینالقضات در فرهنگ ما و بسیاری از عارفان در فرهنگهای دیگر، معتقد است که اخلاقی زیستن یعنی فراموشی خود و تنها اندیشیدن به دیگران.
نگاهی به کتاب «۲۰۶۵ تناقض در انتخاب»