پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی: عنصر «شب» به عنوان یکى نمودهاى طبیعت، در شعر معاصر بنا به فراخور تفکر و جهانبینى ویژه شاعران نوگرا، با عواطف، اندیشهها و مفاهیم مختلفى درآمیخته شده و به عنوان ابزارى سمبلیک براى بازتاب مسائل اجتماعى و سیاسى به کار میرود، که در ادبیات کلاسیک، مصداقهاى آن کمتر یافت مىشود. این نماد، به عنوان یکى از مفاهیم و کلید واژههاى مشترک اشعار دو پیشگام ادب فارسى و عربى، نیما یوشیج و نازکالملائکه، جلوه خاصى به شعر این دو شاعر بخشیده است. اشتراکى که در بهکارگیرى سمبل شب در تصاویر شعرى دو شاعر یافت میشود؛ بار معنایى این نماد در توصیف تنهایى آزاردهنده و جانفرساى آن دو در عصر شبزدهشان است. اما این تعبیر، در شعر نیمایوشیج بازنمود تنهایى شاعر در گیر و دار مسائل اجتماعى – سیاسى زمانه خود و سمبل جهل، اختناق و خفقان حاکم بر جامعه است؛ در صورتى که در سرودههاى نازک الملائکه بیشتر در خدمت دلهرههاى شخصى و تنهایىهاى وهمافزاى خود شاعر به کار رفته و به مأمنى براى روح رنجور و خسته شاعر تبدیل شده است.
اصل مقاله را از اینجا دریافت کنید:
آیا میدانستید که برای برخی افراد، تنهایی نه تنها یک بار روانی نیست، بلکه فرصتی برای خودشناسی و رشد شخصی است؟
پارادوکس آشیل و لاکپشت یکی دیگر از معماهای قدیمی زنون است که نشان میدهد حرکت چقدر میتواند عجیب باشد.
ارسطو نحوه تفکر ما را شکل داده است.
بهنظر میرسد رنگ آمیزی مزیتی مشابه با هنردرمانی دارد.
نگاهی به باور ستارهشناسی ایرانیان