آوانگارد: در پهنه وسیع و پیچیده نظریه روانکاوی، مفاهیم مرگ و میل همواره جایگاهی کانونی داشتهاند. زیگموند فروید، بنیانگذار این مکتب فکری، با طرح غریزه مرگ (Thanatos)در کنار غریزه زندگی (Eros)، دو نیروی متضاد اما در عین حال مکمل را به مثابه محرکهای اساسی رفتار و تجربه انسانی معرفی نمود. با ظهور ژاک لاکان، روانکاو فرانسوی و بازخوانی رادیکال او از آرای فروید، فهم ما از این مفاهیم وارد مرحلهای نوین شد. لاکان با تأکید بر نقش زبان و ساختار، به تبیین چگونگی شکلگیری سوژه انسانی در نسبت با دیگری بزرگ میپردازد و بدین ترتیب، دریچهای تازه به درک ماهیت میل و نسبت آن با امر مرگ میگشاید.
کتاب مرگ و میل نظریه روانکاوی در بازگشت لاکان به فروید نوشته ریچارد بوتبی، تلاشی ارزشمند در جهت فهم نظاممند این پیوند پیچیده در اندیشه لاکان است. بوتبی در این اثر با دقت فراوان به بررسی مراحل مختلف تحول فکری لاکان میپردازد و نشان میدهد که چگونه مفهوم مرگ، نه به عنوان یک نیروی زیستی صرف، بلکه به مثابه یک ساختار نمادین و یک محدودیت اساسی در نظم زبانی، در شکلگیری میل و تجربه سوژه نقش ایفا میکند. اهمیت کتاب مرگ و میل از آن جهت مضاعف میگردد که تلاش میکند تا از تفسیرهای تقلیلگرایانه و سطحی از نظریه لاکان فاصله گرفته و با ارائه یک خوانش دقیق و جامع، زمینه را برای درک عمیقتر مفاهیم کلیدی این نظریه فراهم سازد. برای فهم بهتر کتاب مرگ و میل باید نگاهی به مفهوم رانه مرگ و غریزهی خودویرانگری انسان انداخت.
در روانکاوی ابتدایی، فروید ابتدا تمام کششها و نیروهای روانی را در قالب رانههایی مرتبط با لذت، حفظ بقا و تمایلات جنسی (libido) میدید. اما در دههی ۱۹۲۰، پس از تجربهی جنگ جهانی اول، کار با بیماران دچار تکرار آسیب (trauma repetition) و بازاندیشی در مفهوم اجبار به تکرار به این نتیجه رسید که نمیتوان همه رفتارها را با جستوجوی لذت و ارضا توضیح داد.
فریود در کتاب فراتر از اصل لذت (1920)، مفهومی رادیکال را معرفی کرد: رانه مرگ. او گفت که در کنار رانه زندگی (Eros)، که در پی پیوند، ساختن، تولیدمثل و حفظ حیات است، رانه مرگ نیز وجود دارد که گرایش به بازگشت به وضعیت بیجانی، انحلال، فروپاشی و نابودی دارد.
این نظریه اساساً با اصل لذت در تضاد بود، چرا که رانه مرگ میتوانست منجر به تکرار درد، تخریب یا حتی خودویرانگری شود.
در ابتدا، حتی خود فروید در مواجهه با این ایده دچار تردید شد. در نوشتههای دههی ۱۹۲۰، میتوان دید که او با احتیاط از رانه مرگ حرف میزند و در نامهنگاریهایش با برخی همکارانش نیز به تردید خود اشاره دارد. این ابهام باعث شد که بسیاری از روانکاوان نسل بعدی، مانند آنا فروید، این مفهوم را کنار بگذارند یا آن را استعاری تلقی کنند.
اما فروید در آثار پایانیاش جایگاه مهمتری برای رانه مرگ قائل شد. او آن را به صورت نیرویی درونی و بنیادین دید که در تعارض دائمی با رانه زندگی قرار دارد. این تقابل به شکلگیری ساختارهای روانی مانند سوپرایگو (که از نظر فروید میتواند چهرهای تخریبگر و سختگیر داشته باشد) معنا بخشید.
لاکان در بازگشتش به فروید، بهویژه در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اصرار داشت که مفاهیم بنیادین فروید به درستی فهمیده نشدهاند و رانه مرگ یکی از مهمترین آنهاست.
او رانه مرگ را نه یک نیروی زیستی، بلکه ساختاری در دل زبان و امر نمادین میفهمد.
برای لاکان، رانه مرگ یعنی تمایلِ سوژه به تکرار، به عبور از اصل لذت، و ورود به فضایی که در آن «لذت بیش از حد» یا همان ژوئیسانس (jouissance)ظاهر میشود. رانهی مرگ تقریباً یکی از مهمترین پایههای فهم نظری لاکان است. کتاب مرگ و میل نگاهی دقیق و موشکافانه به تاریخچه رانه مرگ و جایگاه این اندیشه در تفکرات فروید و لاکان است.
«برآستانهی یک پرتگاه میایستیم. به درون مغاک خیره میشویم. دلآشوبه و سرگیجه میگیریم. نخست واکنشمان به حکم غریزه دور شدن از خطر استو ما اما بیدلیل میمانیم.»
این ایستادگی ما در موقعیتهای خطرناک و یا بیش از آن این میلی که ما را به سمت موقعیتهای آسیبزا میکشاند و یا آنها را خلق میکند، این همان رانهی مرگی است که فروید و لاکان آن را جستوجو کردند و کتاب مرگ و میل این جستوجو را واکاوی میکند.
برای درک اهمیت کتاب مرگ و میل، لازم است تا حدودی با فضای فکری حاکم بر زمانه لاکان و دغدغههای او آشنا شویم. در دهههای میانی قرن بیستم، روانکاوی فرویدی با انتقادات جدی از سوی جریانهای مختلف فکری، به ویژه ساختارگرایی، مواجه بود. لاکان با وام گرفتن از زبانشناسی ساختارگرا و فلسفه هگل، تلاش کرد تا بنیانهای نظری روانکاوی را استحکام بخشد و آن را از تفسیرهای تقلیلگرایانه دور کند. او با تاکید بر نقش زبان در شکلگیری ناخودآگاه و مفهوم سوژه، رویکردی نوآورانه به روانکاوی ارائه داد که تاثیر عمیقی بر حوزههای مختلف علوم انسانی، از جمله ادبیات، فلسفه و مطالعات فرهنگی، گذاشت. کتاب مرگ و میل در چنین بستری تلاش میکند تا عمق و پیچیدگی این بازخوانی لاکانی از فروید را برای خواننده آشکار سازد.
بوتبی در کتاب مرگ و میل با تسلط مثالزدنی بر آثار لاکان و فروید، توانسته است یک خوانش منسجم و روشنگرانه از پیوند پیچیده میان مفاهیم مرگ و میل ارائه دهد. او با دقت فراوان به جزئیات استدلالهای لاکان میپردازد و تلاش میکند تا منطق درونی این نظریه را آشکار سازد.
یکی از نقاط قوت برجسته کتاب مرگ و میل، تأکید بوتبی بر اهمیت درک تحول فکری لاکان است. او نشان میدهد که چگونه مفاهیم کلیدی نظریه لاکان در طول زمان تکامل یافتهاند و چگونه فهم مراحل اولیه اندیشه او برای درک نظریه متاخرش ضروری است. برای مثال، تبیین دقیق بوتبی از نقش مرحله آینهای در شکلگیری ایگو و ارتباط آن با تجربه بیگانگی و محدودیت، زمینه را برای فهم عمیقتر نقش مرگ به عنوان یک محدودیت نمادین فراهم میسازد.
همچنین، تحلیل بوتبی از مفهوم دیگری بزرگ و نقش آن در ساختاربندی میل و تجربه مرگ بسیار روشنگرانه است. او به خوبی نشان میدهد که چگونه ورود سوژه به نظم زبانی و پذیرش قانون دیگری بزرگ، میل او را جهتدهی کرده و او را با واقعیت فقدان و نهایتاً مرگ مواجه میسازد. استدلال بوتبی در این خصوص که مرگ نه صرفاً یک واقعیت بیولوژیکی، بلکه یک ساختار نمادین است که در تار و پود زبان و فرهنگ تنیده شده است، بسیار قابل تأمل و بدیع به نظر میرسد.
نظریه لاکان در خصوص مرگ و میل دارای پیامدهای مهمی برای فهم ما از مسائل بالینی، اجتماعی و فرهنگی است. در حوزه بالینی، فهم لاکانی از ساختار میل و نقش فقدان در شکلگیری آن میتواند به درمانگران کمک کند تا الگوهای تکراری و ناخودآگاه مراجعان خود را بهتر درک کنند. همچنین، آگاهی از نقش مرگ به عنوان یک محدودیت بنیادین میتواند در مواجهه با اضطراب مرگ و سوگ مفید باشد.
در حوزه اجتماعی و فرهنگی، نظریه لاکان میتواند به ما در فهم پدیدههایی همچون مصرفگرایی، خشونت و ایدئولوژی کمک کند. اشتیاق بیپایان به ابژههای مصرفی که همواره با نوعی ناکامی همراه است، میتواند به عنوان تلاشی ناخودآگاه برای پر کردن شکاف ناشی از فقدان اساسی در نظر گرفته شود. همچنین، تحلیل لاکانی از ساختار دیگری بزرگ و نقش آن در تولید و بازتولید ایدئولوژی، میتواند به ما در فهم مکانیسمهای سلطه و سرکوب کمک کند.
شیوه نگارشی بوتبی در کتاب مرگ و میل ترکیبی از دقت آکادمیک و وضوح نسبی است. او تلاش میکند تا مفاهیم پیچیده لاکانی را با زبانی قابل فهم برای خوانندگانی که آشنایی اولیه با روانکاوی دارند، توضیح دهد. با این حال، ماهیت انتزاعی موضوع ایجاب میکند که خواننده برای درک کامل مطالب، نیازمند تمرکز و صرف وقت باشد. استفاده بوتبی از مثالها و ارجاعات دقیق به متن آثار لاکان، به غنای بحث افزوده و به خواننده کمک میکند تا ارتباط میان ایدهها را بهتر درک کند.
کتاب مرگ و میل در هفت فصل نگاشته شده و فصلها عناوینی این چنینی دارند: معمای رانه مرگ، تاملات لاکانی درباره خودشیفتگی، انرژتیکس امر خیالی، بازخوانی فراسوی اصل لذت، ناخودآگاه مانند یک زبان ساختاریافته، شکلبندیهای ناخودآگاه و فراروانشناسی در چشمانداز متافیزیک. همچنین در انتها در یک فصل به نتیجهگیری مباحث مطرحشده میپردازد. همانطور که از فهرست کتاب مرگ و میل پیداست این کتاب به تمامی زوایای این مسئله پرداخته است و برای آشنایی و تسلط با این مفهوم نظری یک مرجع عالی است.
ریچارد بوتبی (Richard Boothby) یکی از چهرههای برجسته در حوزه مطالعات روانکاوی، فلسفه قارهای و نظریه ادبی معاصر به شمار میرود. او به واسطه پژوهشهای دقیق و نافذ خود در زمینه آثار ژاک لاکان، فیلسوف و روانکاو فرانسوی، و تلاشهایش در جهت برقراری پیوند میان نظریه روانکاوی با سنتهای فلسفی و رویکردهای ادبی شناخته شده است.
بوتبی تحصیلات عالی خود را در رشته فلسفه به پایان رسانده و سپس به طور تخصصی به مطالعه نظریه روانکاوی، به ویژه آرای لاکان، پرداخته است. او در حال حاضر به عنوان استاد فلسفه و مطالعات روانکاوی در دانشگاه لویولا شیکاگو (Loyola University Chicago) مشغول به تدریس و پژوهش است. سابقه تدریس و پژوهش طولانی او در این دانشگاه، نشاندهنده تعهد و تخصص او در این حوزهها میباشد.
یکی از مهمترین ویژگیهای آثار بوتبی، توانایی او در ارائه تفسیری روشن و منسجم از مفاهیم پیچیده نظری است. به طور مثال در حالی که آثار لاکان به دلیل سبک نگارش دشوار و ارجاعات متعدد به حوزههای مختلف دانش، اغلب برای خوانندگان غیرمتخصص چالشبرانگیز هستند، بوتبی در کتاب مرگ و میل با زبانی دقیق و تحلیلی، به گشودن لایههای پنهان این نظریه میپردازد و ارتباط آن را با مسائل فلسفی و ادبی برجسته میسازد.
همانطور که مرور کردیم کتاب مرگ و میل تلاشی است برای فهم و تبیین دوباره نظریه روانکاوی ژاک لاکان با تمرکز ویژه بر مفهوم میل و ارتباط آن با مفهوم مرگ در آثار او. بوتبی با دقت در سیر تحول اندیشههای لاکان، از تاثیرات ساختارگرایی سوسوری گرفته تا بازخوانی او از فروید و ورود به مفاهیم پیچیدهای همچون امر خیالی، امر نمادین و امر واقع، نشان میدهد که چگونه لاکان در پی آن بود تا بنیانهای روانکاوی را از نو تعریف کند. او به ویژه بر اهمیت زبان و ساختارهای زبانی در شکلگیری سوژه انسانی و ناخودآگاه تاکید میکند و نشان میدهد که چگونه میل، به عنوان نیروی محرکه اساسی، همواره با فقدان و نیستی گره خورده است. بوتبی با بررسی دقیق مفاهیم کلیدی نظریه لاکان، خواننده را در فهم این دیدگاه پیچیده و در عین حال روشنگرانه یاری میرساند.
نویسنده در میان تمامی فصول تلاش کرده مستقیم و غیرمستقیم به بیان تفاوت مسافر و توریست بپردازد و خود نیز در سفرهایش بسته به موقعیت و ضرورت در میان این دو نقش رفتوآمد کند.
توانایی شگفتانگیز در آفرینش کمدیهای تاریک و طنزهای تلخ دربــارهی مـردم عادی آمریکا و چالشهای زندگیشان
انسان موجودی است که «دیگر نمیتواند حیوان باشد، اما هنوز خدا نشده است.»
نگاهی به «قلمرو برزخ» نونا فرناندز
چگونه تجربه عشق به چالشی برای هویت ما تبدیل میشود؟